از دوزخ عبور کنی، بهشت را خواهی دید.بُعدی که به آن بُعد آدینه می گفتند.همه جا آرام است و اینجا و آنجا لالههایی سرزنده و گاهاً پژمرده می مشاهده می شود.دختری در دور دست ها چنگی می نوازد و با دیدن ما دست از نواختن بر می دارد و به سمت ما می آید.لبخند کوچکی میزند و می گوید:_درود، نام من مینودخت است. آیا آماده ای برای عبور از رودخانهی آدینه؟!
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
چه تصور زیباییه از آدینه