یادداشت های یک جادوگر

کتاب..... :).؛). همه چیز اینجا یه شوخیه،به انتهای خوشمزگیه یه بستنی قیفی

یادداشت های یک جادوگر

کتاب..... :).؛). همه چیز اینجا یه شوخیه،به انتهای خوشمزگیه یه بستنی قیفی

یادداشت های یک جادوگر

دانا تو نشنیدی این داستان/ که برگوید از گفته باستان/ که گر دو برادر نهد پشت پشت/ تن کوه را باد ماند به مشت».

فردوسی حکیم🌿

#صدای_اتحاد

تا بینهایت و فراتر از آن.





پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

حرف های پرتغالی_عشق پانزده سالگی

يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۰، ۰۷:۱۹ ب.ظ

این آقا فرهاد ما یه روز در روزهای زمستانی سال ۶۳،در ایام نوجوانی،دختر داییشو میبینه،آقا فرهادم که میبینه یه دل نه صد دل عاشقش میشه،هرروز به یه بهانه میره در خانشان،یه بار میوه میخره،یه بار نذری میبره درخانشان،سرتانه درد نیارم یک بار هم دختر داییشو ندید تا اینه که  یه بار خودشو با دوچرخه از درمنزلشان با درختی تصادف میکنه،دستو پاش زخم و زیلی میشن،از صدای دادو فریادش دختر داییش میاد بیرون،کسیم جز اون خانه نیست،میاردش تو او زخماشو پانسمان میکنه،این آقا فرهاد بهم گفت انقدر سفت و خشن بستتش،که انگار نمک پاشیدن روش😅اما گفت از اون صحنه که نفس خورد تو صورتم،زیبا تر ندیدم.

 

رضا یزدانی_پانزده سالگی

  • امیر.ر. چقامیرزا

حرفهای پرتغالی

عشق پانزده سالگی

نظرات  (۴)

سلام

این اهنگ عالیه👌👌

پاسخ:
سلام.سلام.سلام
واقعا قشنگه

این آهنگ رو دوست دارم :)

پاسخ:
سلام. سلام.سلام
بله پر از عشقه

=))))

پاسخ:
سلام. سلام.سلام
این آقا فرهاد خودشو آخر سر میکشه برای این جنگولک بازیا😁☕

جالبه

پاسخ:
سلام. سلام.سلام
یه چیز دیگه م بگم،بعد از اینکه زخماشو بست،زود انداختش بیرون😂🌻
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی